رفیق شفیق |
لقمان به پسرش گفت: پسر عزیزم ؛ همنشین را از روی بصیرت انتخاب کن . اگر دیدی گروهی خداوند متعال را یاد میکنند، باایشان بنشین که اگر تو عالم باشی علمت به تو سود بخشد ، و اگر جاهل باشی تو را بیاموزند وشاید خدا بر آنها سایه رحمت اندازد وتو رت هم فرا گیرد. وچون دیدی گروهی به یاد خدا نیستند ، با آنها منشین ، زیرا اگر تو عالم باشی علمت سود ندهد، واگر جاهل باشی نادان ترت کنند ، وشاید خدا بر سرشان کیفری آورد وتورا هم فرا گیرد... مدرک: اصول کافی ترجمه مصطفوی ج1 ص48 ح1
برچسبها: [ شنبه 91/6/18 ] [ 7:22 عصر ] [ گل نرگس ]
[ نظر ]
سلام دوست دارم با چند تا پست با این موضوع در خدمتتون باشم... دوست واقعی و بهترین همنشین چه کسی است؟ کیست آنکسی که که او را دوست خود بگیرم؟ رفیق و مونس و همدم و هم سخن کیست؟ آنکه بار تنهایی را از دوشم بر دارد ، آنکه گوشهها و زوایای تاریک زندگیم را روشن کند . آنکه راه پر ملال و گاه پر خطر زندگی را با او طیّ طریق کنم؟ بسیار کسان بر سر راهم قرار میگیرند. من رازهای درونم را در لفافه کلمات به دیگران باز میگویم. ودر پی این هم سخنی، و بعد زمانی، گاه کوتاه، و گاه بلند به اندازه یک عمر تازه به خود میآیم که: وه چه خام خیال بودهام که فلانی را دوست خود گرفتهام « یا وَیلَتَی لیتَنی لَم أتَّخذ فُلاناً خَلیلا » «ای وای بر من، کاش فلان شخص را دوست خود انتخاب نکرده بودم» فرقان/28 هم آنانی را که از لابهلای نوشتههایشان، دوست وگاه معلم خود گرفتهام. وآنانی را که از هزاران تصویر، نوشته، مجله، فیلم،و... دوست خود پنداشتهام. میدانید هر گاه پشت سرم،به عمرِ گذشتهام نگاه میکنم، خیلی چیزها را تأثیر گذارنده بر خودم میبینم. اما اینکه حیاتیترین تصمیمات عمرم، اصلیترین خطوط زندگیم، و گذرانِ بی بازگشتِ سیلان وارِ عمرم را، بیشتر از همه، تحت تأثیر چه چیزی گذراندهام؟؟؟ ویا بهتر بگویم: از کف دادهام؟!! یک کلمه بیشتر نیست... رفیق... برچسبها: [ دوشنبه 91/6/13 ] [ 12:53 صبح ] [ گل نرگس ]
[ نظر ]
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |