رفیق شفیق |
دلم میخواست روزی روی بادبادکم بنویسم: «مهدی جان دوستتان دارم بیشتر از هرکس» آن وقت نخ بادبادکم را دور قرص خورشید گره بزنم تا هر کجا که خورشید میرود، بادبادکم را با خود ببرد. تا همهی مردم دنیا بدانند من چقدر شما را دوست دارم . دلم میخواست شبی ماه را از آسمان به اتاقم بیاورم . چیزی را روی آن بنویسم، آنوقت دوباره آنرا به جای خود باز گردانم ، تا وقتی ماهیها قصهی گم شدن و پیدا شدن چراغ آسمانها را برای صدفها میگویند ، به آنها خبر دهند، ماه در حالی پیداشدکه روی آن نوشته بود: «مهدی جان دوستتان دارم بیشتر از هر کس»
یا صاحب الزمان ادرکنی برچسبها: [ پنج شنبه 91/11/19 ] [ 1:10 صبح ] [ گل نرگس ]
[ نظر ]
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |