رفیق شفیق |
[ پنج شنبه 91/9/30 ] [ 12:0 عصر ] [ گل نرگس ]
[ نظر ]
شب یلدا !!! عجب شبیه!!! فقط 1 دقیقه اضافه باعث شده تا صبح بشینیم و گل بگیم و گل بشنویم. تازه اگه چیزای دیگه چاشنیش نشه که معمولا میشه. تخمه بخوریم و هندونه ، با شیرینیه غیبت و تهمت و مسخره کردن دیگران و ... تازه تا نیمی از شب نشستن که نماز غذا شدن صبح هم رو شاخش که از همه بدتر. گرچه خوبیایی هم داره که اسلام خیلی سفارش کرده ، مثل صله رحم که هر چی از ثوابش بگیم کم گفتیم. حالا خدا وکیلی از همه ی اینا بگذریم یه سؤال دارم:ما که این همه دم از امام حسین میزنیم و خیلی مثلا دوستش داریم و عاشورا رو با اون همه شکوه برگزار میکنیم ، و میدونیم که پیامبر (ص) فرمود : هر کس بچه های منو بیش از بچه های خودش دوست نداشته باشه مسلمون نیست... آیا اگه یکی از عزیزامونو از دست داده بودیم و هنوز چهلمش نرسیده بود ، شب یلدا مینشستیم تا دم صبح تخمه بشکنیم و هندونه و انار و...بخوریم وخوش باشیم ؟؟؟ پس الکی اسم خودمونو مسلمون و شیعه نذاریم ... در روایت داریم که : شیعیان ما با شادی ما شادند و با غم ما اندوهگین!!! حالا خودت قضاوت کن...
شب یلدا قدم آرام بردار کمی هم احترام ما نگهدار تو میبینی ربابم غصه دار است بنی هاشم هنوزم داغدار است صدای العطش در گوش مانده بدن ها بی کفن هر گوشه مانده شب یلدا تو هم چله نشین باش سیه پوش غم سالار دین باش برچسبها: [ چهارشنبه 91/9/29 ] [ 12:33 صبح ] [ گل نرگس ]
[ نظر ]
عصر یک جمعه ی دلگیر، دلم گفت بگویم بنویسم که چرا عشق به انسان نرسیده است؟چرا آب به گلدان نرسیده است؟چرا لحظهء باران نرسیده است؟ وهر کس که در این خشکی دوران به لبش جان نرسیده است، به ایمان نرسیده است و غم عشق به پایان نرسیده است. بگو حافظ دلخسته زشیراز بیاید بنویسد که هنوزم که هنوز است چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسیده است ؟چرا کلبه احزان به گلستان نرسیده است؟دل عشق ترک خورد، گل زخم نمک خورد، زمین مرد، زمان بر سر دوشش غم و اندوه به انبوه فقط برد،فقط برد، زمین مرد، زمین مرد ،خداوند گواه است،دلم چشم به راه است، و در حسرت یک پلک نگاه است، ولی حیف نصیبم فقط آه است و همین آه خدایا برسد کاش به جایی، برسد کاش صدایم به صدایی... عصر این جمعه دلگیر وجود تو کنار دل هر بیدل آشفته شود حس، تو کجایی گل نرگس؟به خدا آه نفس های غریب تو که آغشته به حزنی است زجنس غم و ماتم، زده آتش به دل عالم و آدم مگر این روز و شب رنگ شفق یافته در سوگ کدامین غم عظمی به تنت رخت عزا کرده ای؟ ای عشق مجسم! که به جای نم شبنم بچکد خون جگر دم به دم از عمق نگاهت. نکند باز شده ماه محرم که چنین می زند آتش به دل فاطمه آهت به فدای نخ آن شال سیاهت به فدای رخت ای ماه! بیا صاحب این بیرق و این پرچم و این مجلس و این روضه و این بزم توئی ،آجرک الله!عزیز دو جهان یوسف در چاه ،دلم سوخته از آه نفس های غریبت دل من بال کبوتر شده خاکستر پرپرشده، همراه نسیم سحری روی پر فطرس معراج نفس گشته هوایی و سپس رفته به اقلیم رهایی، به همان صحن و سرایی که شما زائر آنی و خلاصه شود آیا که مرا نیز به همراه خودت زیر رکابت ببری تا بشوم کرب و بلایی، به خدا در هوس دیدن شش گوشه دلم تاب ندارد
نگهم خواب ندارد، قلمم گوشه دفتر غزل ناب ندارد، شب من روزن مهتاب ندارد، همه گویند به انگشت اشاره مگر این عاشق بیچاره ی دلداده ی دلسوخته ارباب ندارد...تو کجایی؟ تو کجایی شده ام باز هوایی،شده ام باز هوایی...
گریه کن ،گریه وخون گریه کن آری که هر آن مرثیه را خلق شنیده است شما دیده ای آن را و اگر طاقتتان هست کنون من نفسی روضه ز مقتل بنویسم، و خودت نیز مدد کن که قلم در کف من همچو عصا در ید موسی بشود چون تپش موج مصیبات بلند است، به گستردگی ساحل نیل است، و این بحر طویل است وببخشید که این مخمل خون بر تن تبدار حروف است که این روضه ی مکشوف لهوف است، عطش بر لب عطشان لغات است و صدای تپش سطر به سطرش همگی موج مزن آب فرات است، و ارباب همه سینه زنان کشتی آرام نجات است ،ولی حیف که ارباب «قتبل العبرات» است، ولی حیف که ارباب«اسیر الکربات» است، ولی حیف هنوزم که هنوز است حسین ابن علی تشنه ی یار است و زنی محو تماشاست زبالای بلندی، الف قامت او دال و همه هستی او در کف گودال و سپس آه که «الشّمرُ ...»خدایا چه بگویم «که شکستند سبو را وبریدند ...» دلت تاب ندارد به خدا با خبرم می گذرم از تپش روضه که خود غرق عزایی، تو خودت کرب و بلایی، قسمت می دهم آقا به همین روضه که در مجلس ما نیز بیایی، تو کجایی ... تو کجایی...
برچسبها: [ یکشنبه 91/9/5 ] [ 6:46 عصر ] [ گل نرگس ]
[ نظر ]
ایرادی که به شیعه ها میگیرن اینه که شما چرا لعن میکنید؟چرا عاشورا میخونید که در اون همش لعن هست؟ اولا :اینکه خدا خودش تو قرآن دشمنان خدا ورسول وکسانی که اونها رو اذیت کنن لعن کرده: «إن الذین یؤذون الله و رسوله لعنهم الله فی الدنیا والاخره و أعد لهم عذابا مهینا »احزاب/57 دوم: میدونیم که پیغمبر بارها فرمود: هرکس علی را،فاطمه را، حسن و حسین را، بیازارد مرا آزرده و هر کس مرا بیازارد خدارا آزرده. پس لعن خدا شامل چنین کسانی است. سوم: زیارت عاشورا یک حدیث قدسیست واز سمت خداست، برای همینه که اونجا میگیم «علیکم منی سلام الله » گویا زائر در اینجا مقام نیابت از خدا رو داره. لذا امام باقر علیه السلام در فضیلت خواندن این زیارت میفرمایند: هر گاه تو این دعا را گفتی به تحقیق دعا کردهای به آن چیزی که زائران آن حضرت از ملائکه به آن دعا میکنند،و خدابرای تو صد هزار هزار درجه بنویسد، و مثل کسی باشی که با امام حسین شهید شده است تا ایشان را در درجاتش مشارکت کنی و شناخته نشوی مگر در جمله شهیدانی که با آن حضرت شهید شدهاند. و نوشته شود برای تو ثواب زیارت هر پیامبری و رسولی ، و ثواب زیارت هر کسی که حسین را روزی که شهید شده زیارت کرده. راستی این همه ثواب مگه میشه؟!! آره جونم ، چون عاشورا بیان همهی اعتقاداته، و اعتقاد یعنی همه چیز. پس خوندن عاشورا و ترجمش با خودت که بیشتر برات جا بیفته... ضمنا بزرگای ما هر وقت حاجت مهمی داشتن نذر 40 روز عاشورا میکردن و حاجتم میگرفتن. اما با صد لعن وسلام. کاری نداره فقط 20 دقیقه وقته ارزشمندتو میگیره... برچسبها: [ شنبه 91/8/27 ] [ 11:50 صبح ] [ گل نرگس ]
[ نظر ]
قسمتی از کتاب «کاش حقیقت داشت» نوشته مارک لوی:
تصور کن برنده یک مسابقه شدی و جایزه ات اینه که بانک هرروز صبح یک حساب برات باز می کنه و توش هشتاد و شش هزار و چهارصد دلار پول می گذاره ولی دوتا شرط داره. یادمون باشه تا لحظه مرگ ودیدار با خدا خیلی وقت نداریم،آیا آماده ایم؟؟؟
برچسبها: [ چهارشنبه 91/8/17 ] [ 10:25 صبح ] [ گل نرگس ]
[ نظر ]
سلام بر وارث غدیر از دیروز، پیمان غدیر، تا ما دست به دست شد و بانگ منادیان، دهان به دهان به گوشمان رسید و مهر امیر(علیه السلام) تا قلبهایمان،سینه به سینه جریان گرفت. این بار ، وقت وفای ماست و این دستان بیعت مهدی است و امروز غدیر... وقت آن است که دلدادگان حضرت مهدی علیه السلام و دلباختگان او شویم. وقت آن است که که آستین نصرتش را بالا زنیم و حلقه ی غلامیش به گوش آویزیم. وقت آن است که لحظه به لحظه، پیگیر رضایش باشیم. اما: شرمگین و بنده وار، ترسان و امیدوار، خالص و بی آلایش و بیدار ...
برچسبها: [ پنج شنبه 91/8/11 ] [ 10:47 صبح ] [ گل نرگس ]
[ نظر ]
عید غدیر بزرگترین عید شیعه هست، عیدی که خدا هم به اون مباهات میکنه، عیدی که با نام عیدالله الاکبر نامیده شده... برای همین توی این روز انجام هر کار خوبی ثواب داره اما بعضی کارا به ما سفارش شده تا بهتر بتونیم از این روز استفاده کنیم، میخوای بدونی چیه؟!! پس خوب گوش کن ... *در این روز از گناهانمان دوری میکنیم وآمرزش خطاهامونو از خداوند میخوایم. *روزه میگیریم که برابر روزه عمر دنیا و معادل با صد حج وصد عمره هست. *برحضرت محمد وخواندانش صلوات میفرستیم. *دل شیعیان رو شاد میکنیم واز تقصیرات اونها میگذریم. *شیطان رو از خودمون میرونیم. *به همدیگه تبریک و تهنیت میگیم . *پیمان برادری میبندیم. *لباس نو میپوشیم و عطر میزنیم(البته این آخریه برای آقایونه). *هدیه میدیم. *تبسم میکنیم. *به دیدار مؤمنین میریم(مخصوصا سیدا). *غسل میکنیم. *صدقه میدیم. *دعای ندبه، زیارت امیرالمؤمنین، زیارت مخصوص روز غدیر و زیارت امین الله رو میخونیم. *قبل از اذان طهر غسل میکنیم و دو رکعت نماز میخونیم، در هر رکعت حمد یک مرتبه و توحید ده مرتبه، و این نماز معادل با صد هزار حج و صد هزار عمره هست و باعث برآورده شدن حاجات دنیا وآخرت میشه. *خدارا عبادت میکنیم و شکر و حمد الهی بجا میاریم؛ و برای سایرین به خصوص برای سلامتی و ظهور امام زمان دعا میکنیم. چون امامان معصوم مارو اینطوری سفارش کردن... ودر آخر میگیم: الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین و الائمه المعصومین (علیهم السلام) برچسبها: [ سه شنبه 91/8/9 ] [ 1:5 صبح ] [ گل نرگس ]
[ نظر ]
پاسخ حضرت علی به سوال علم بهتر است یا ثروت؟ جمعیت زیادی دور حضرت علی(ع) حلقه زده بودند. مردی وارد مسجد شد و در فرصتی مناسب پرسید: یا علی! سؤالی دارم. علم بهتر است یا ثروت؟ علی(ع) در پاسخ گفت: علم بهتر است؛ زیرا علم میراث انبیاست و مال و ثروت میراث قارون و فرعون و هامان و شداد. مرد که پاسخ سؤال خود را گرفته بود، سکوت کرد. در همین هنگام مرد دیگری وارد مسجد شد و همانطور که ایستاده بود بلافاصله پرسید: اباالحسن! سؤالی دارم، میتوانم بپرسم؟ امام در پاسخ آن مرد گفت: بپرس! مرد که آخر جمعیت ایستاده بود پرسید: علم بهتر است یا ثروت؟ علی فرمود: علم بهتر است؛ زیرا علم تو را حفظ میکند، ولی مال و ثروت را تو مجبوری حفظ کنی. نفر دوم که از پاسخ سؤالش قانع شده بود، همانجا که ایستاده بود نشست. در همین حال سومین نفر وارد شد، او نیز همان سؤال را تکرار کرد، و امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است؛زیرا برای شخص عالم دوستان بسیاری است، ولی برای ثروتمند دشمنان بسیار! هنوز سخن امام به پایان نرسیده بود که چهارمین نفر وارد مسجد شد. او در حالی که کنار دوستانش مینشست، عصای خود را جلو گذاشت و پرسید: یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟ حضرت علی در پاسخ به آن مرد فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا اگر از مال انفاق کنی کم میشود؛ ولی اگر از علم انفاق کنی و آن را به دیگران بیاموزی بر آن افزوده میشود. نوبت پنجمین نفر بود. او که مدتی قبل وارد مسجد شده بود و کنار ستون مسجد منتظر ایستاده بود، با تمام شدن سخن امام همان سؤال را تکرار کرد. حضرت علی در پاسخ به او فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا مردم شخص پولدار و ثروتمند را بخیل میدانند، ولی از عالم و دانشمند به بزرگی و عظمت یاد میکنند. با ورود ششمین نفر سرها به عقب برگشت، مردم با تعجب او را نگاه کردند. یکی از میان جمعیت گفت: حتماً این هم میخواهد بداند که علم بهتر است یا ثروت! کسانی که صدایش را شنیده بودند، پوزخندی زدند. مرد، آخر جمعیت کنار دوستانش نشست و با صدای بلندی شروع به سخن کرد: یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟ امام نگاهی به جمعیت کرد و گفت: علم بهتر است؛ زیرا ممکن است مال را دزد ببرد، اما ترس و وحشتی از دستبرد به علم وجود ندارد. مرد ساکت شد. همهمهای در میان مردم افتاد؛ چه خبر است امروز! چرا همه یک سؤال را میپرسند؟ نگاه متعجب مردم گاهی به حضرت علی و گاهی به تازهواردها دوخته میشد. در همین هنگام هفتمین نفر که کمی پیش از تمام شدن سخنان حضرت علی وارد مسجد شده بود و در میان جمعیت نشسته بود، پرسید: یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟ امام فرمودند: علم بهتر است؛ زیرا مال به مرور زمان کهنه میشود، اما علم هرچه زمان بر آن بگذرد، پوسیده نخواهد شد. در همین هنگام هشتمین نفر وارد شد و سؤال دوستانش را پرسید که امام در پاسخش فرمود: علم بهتر است؛ برای اینکه مال و ثروت فقط هنگام مرگ با صاحبش میماند، ولی علم، هم در این دنیا و هم پس از مرگ همراه انسان است. سکوت، مجلس را فراگرفته بود، کسی چیزی نمیگفت. همه از پاسخهای امام شگفتزده شده بودند که نهمین نفر هم وارد مسجد شد و در میان بهت و حیرت مردم پرسید: یا علی! علم بهتر است یا ثروت؟ امام در حالی که تبسمی بر لب داشت، فرمود: علم بهتر است؛ زیرا مال و ثروت انسان را سنگدل میکند، اما علم موجب نورانی شدن قلب انسان میشود. نگاههای متعجب و سرگردان مردم به در دوخته شده بود، انگار که انتظار دهمین نفر را میکشیدند. در همین حال مردی که دست کودکی در دستش بود، وارد مسجد شد. او در آخر مجلس نشست و مشتی خرما در دامن کودک ریخت و به روبهرو چشم دوخت. مردم که فکر نمیکردند دیگر کسی چیزی بپرسد، سرهایشان را برگرداندند، که در این هنگام مرد پرسید: یا اباالحسن! علم بهتر است یا ثروت؟ نگاههای متعجب مردم به عقب برگشت. با شنیدن صدای علی مردم به خود آمدند: علم بهتر است؛ زیرا ثروتمندان تکبر دارند، تا آنجا که گاه ادعای خدایی میکنند، اما صاحبان علم همواره فروتن و متواضعاند. فریاد هیاهو و شادی و تحسین مردم مجلس را پر کرده بود. سؤال کنندگان، آرام و بیصدا از میان جمعیت برخاستند. هنگامیکه آنان مسجد را ترک میکردند، صدای امام را شنیدند که میگفت: اگر تمام مردم دنیا همین یک سؤال را از من میپرسیدند، به هر کدام پاسخ متفاوتی میدادم.
منبع: کشکول بحرانی، ج1، ص27. به نقل از امام علیبنابیطالب، ص142. -
برچسبها: [ چهارشنبه 91/8/3 ] [ 11:51 عصر ] [ گل نرگس ]
[ نظر ]
[ چهارشنبه 91/8/3 ] [ 9:7 صبح ] [ گل نرگس ]
[ نظر ]
از پیامبر سؤال شدبهترین همنشین کیست؟ حضرت فرمودند: کسیکه دیدارش شما را به یاد خدا بیاورد، و گفتار او علم شما را بیفزاید، و عمل او شما را به یاد آخرت بیندازد. راستشو بخوای صحبت درباره اینکه دوست خوب کیه و دوست بد کی، بسیار زیاده و... اما من تو این فکرم که این دوستای خوبی که پیامبر فرمودند، آیا امروز روز پیدا میشه؟!! کمی ، به ندرت ، با ذره بین ... اما من یه دوست خوبی میشناسم که همه خصلتای خوب در اون جمعه و شایسته ی دوست بودن هست!!! اون دوست گرچه در دسترسمون نیست ظاهرا، ولی هر جا صداش بزنی و شروع کنی باهاش حرف بزنی صداتو میشنوه و جوابتو میده. منتها جوابشو باید با گوش جان بشنوی... شاید بگی اینجوری نمیشه!چون آدم دلش میخواد با دوستش رودر رو صحبت کنه، و جوابشو بشنوه و... اینا درست، اما شاید خودتم تجربه کرده باشی که هر وقت راز دلتو به یکی گفتی، یا نتونسته برات کاری کنه، یا تو دلش بهت خندیده، یا راز دلتو برای کس دیگه هم گفته یا... اما این دوستی که من میگم هم کار گشاست ، هم یه جورایی راهنماییت میکنه، هم دل میده به حرفت ، هم رازتو برا کسی فاش نمیکنه،آخره سر هم برات دعا میکنه تا مشکلت حل بشه... آره ، خوب فهمیدی این دوست همون آشنای غریبه، که خیلی وقته رهاش کردیم ،ولی از همه ی دوستای دنیا بهتره برچسبها: [ دوشنبه 91/7/10 ] [ 12:46 صبح ] [ گل نرگس ]
[ نظر ]
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |